اطلاعات درست بدهید

   یکی از نکات مهم برای درخواست ویزای استرالیا چه ویزای دائم چه موقت و چه تحصیلی ارائه اطلاعات درست به اداره مهاجرت38473731 است .

عدم ارائه اطلاعات درست ممکن است تبعاتی  سوء و جبران ناپذیری برای متقاضی ویزای استرالیا داشته باشد.

فرض کنید که شما می خواهید برای ادامه تحصیل به استرالیا بیایید و به شما پیشنهاد می شود که  مثلاٌ سابقه کاری مرتبط با  رشته مورد نظر تحصیلیتان در استرالیا ارئه دهید چون شانس بیشتری برای گرفتن پذیرش از دانشگاه و به تبع آن گرفتن ویزا دارید. توصیه من این است که اگر واقعا در زمینه مورد نظر کار نکرده اید هیچوقت این کار را نکنید

اطلاعات در سیستم اداره مهاجرت استرالیا همه ثبت و ضبط می شود و چنانچه  پس از آمدن به استرالیا و بعد از ویزای تحصیلی بخواهید برای ویزای دیگری اقدام کنید و اطلاعات دیگری ارائه دهید با اطلاعات اولیه مقایسه میشود و   چنانچه مغایرت وجود داشته باشد ممکن است باعث رد درخواست ویزا  شود

از سال 2011 به این طرف،  اداره مهاجرت استرالیا معیاری را برای بررسی پرونده های متقاضیان ویزا در نظر گرفته که به آن معیار 4020 می گویند. بر اساس این معیار اگر متقاضی اطلاعات نادرست ، گمراه کننده و یا جعلی ارائه دهد درخواست ویزای وی رد می شود و یا به عنوان مثال اگر بعد از دریافت ویزا مشخص شود که اطلاعات ارائه شده نادرست بوده ویزا باطل می شود.

ویزاهایی که شامل معیار 4020 می شوند شامل ویزاهای خانوادگی ( همچون ازدواچ ) ویزاهای مهارتی ، ویزاهای دانشجویی و ویزاهای اقامت موقت است.

اگر ویزای شما بر این اساس که شما هویت دروغین به اداره مهاجرت داده باشید  رد شود شما تا ده سال نمی توانید برای ویزای  دیگری اقدام کنید. این موضوع شامل تمام افراد خانواده شما نیز می شود که  متقاضی ویزا بوده اند.

اگر برای اداره مهاجرت محرز شود که اطلاعات شما جعلی بوده و یا به نوعی گمراه کننده باشد و ویزای شما بر این اساس رد شود ، شما تا سه سال نمی توانید برای ویزای دیگری اقدام کنید

پیشنهاد من به دانشجویانی که متقاضی تحصیل در استرالیا هستند  این است که قبل از اینکه بخواهید برای ادامه تحصیل به استرالیا اقدام کنید با یک وکیل  در خصوص انتخاب رشته اتان و شانس گرفتن اقامت دائم پس از اتمام تحصیل در استرالیا مشورت کنید

انجمن مهندسین استرالیا

eng-ausبرای اینکه بتوان به استرالیا بعنوان مهندس  از ایران مهاجرت کرد، باید گزارشی از فعالیت های مهندسی تهیه شود که به آن ” سی دی آر” می گویند.

CDR مخفف کلمه Competency Development Report می باشد و هدف تهیه این گزارش برای مهندسینی که قصد دارند به استرالیا مهاجرت کنند از قرار زیر است:

اولاً چگونه فارغ التحصیلان رشته های مهندسی، دانش مهندسی و مهارت های خود را به هنگام انجام پروژه های مهندسی  به کار می گیرند و پیاده می کنند.

دوماً آیا این دانش مهندسی که در ایران کسب شده ، مطابق با استانداردهای مهندسی و شغلی در استرالیا هست یا خیر.

یکی از اجزای CDR  نوشتن سه توصیف شغلی  است که نقش بسیار مهمی را در ارزیابی مدرک شما ایفا می کند.

به طور کلی برای نوشتن توصیفات شغلی   باید:

  1. از ضمیر “من” استفاده کنید و بگویید که مثلاً  ( “من” این تحقیق را کردم) و یا  (“من” این روش را اتخاذ کردم ) . از ضمیر “ما” استفاده نکنید.
  2. بجای اینکه بنویسید چه کاری کرده اید، بگویید که چگونه آن  کار را انجام دادید.
  3.  نوشته های شما هر یک باید حداقل  بین هزار تا  دوهزار کلمه باشد.
  4. نوشته شما بایستی بیانگر این باشد که شما مثلاً در حین انجام پروژه متوجه مشکلی شده اید و به چه روشی مشکل را حل کردید. بیانگر این باشد که چقدر به پیشرفت پروژه و کار کمک کرده اید و چه نقش کلیدی را داشته اید.
  5. در نظر داشته باشید که فقط از نوع پروژه و اندازه های پروژه نگویید، بلکه از نقشی که ایفا کرده اید بگویید.

چنانچه می خواهید برای ارزیابی مدرک مهندسی خود در استرالیا اقدام کنید می توانید از خدماتی که موسسه مهاجرتی شادا ارائه می دهد استفاده کنید.

رویای ناتمام مهاجرت

1 (1700این مصاحبه سال گذشته در خصوص مسائل مرتبط به مهاجرت به استرالیا توسط  خانم مهری حقانی  در ایران انجام پذیرفت.

  • مهاجرت یکی از داستان های همیشگی تاریخ زندگی بشر بوده، اصلا نفس مهاجرت چیست؟

اگر از لحاظ تاریخ ایرانی به موضوع مهاجرت نگاه کنیم، مهاجرت همیشه در فرهنگ ما بوده در ادبیات ما سفرجایگاه مهمی دارد، ازشام تا عراق و حجاز و سیر آفاق و انفس را بزرگان ما سفارش  می کرده اند.در کل هیچ آدمی نمی تواند محل زادگاهش را انتخاب کند ولی حق انتخاب محل زندگی‌اش را دارد ودر نهایت هم این انسان مهاجر هرچه بیاموزد یا بیندوزد به مملکت خودش برمی‌گردد.

  • سابقه مهاجرت ایرانی ها به قاره استرالیا که تقریبا جدید هم هست از کجا شروع شده؟

براساس اسنادی که موجود است ایران و استرالیا در سال 1901 معاهدات دولتی با یکدیگرداشتند ولی اولین ایرانی‌ها در دهه 30 و 40 میلادی دانشجوهایی بودند که برای ادامه تحصیل به استرالیا رفتند که این روند بعد از انقلاب سرعت پیدا کرد. بنابرآخرین آمار ژوئن 2009 اداره آمار استرالیا، 31/564هزار ایرانی در استرالیا زندگی می کنند ولی آمار دقیقی نیست چون ممکن است نسل دوم و سوم ایرانی را شامل نشده باشد. دلیل دیگر عدم دقت این آمار ممکن است ارمنی های ایرانی بگویند مال ارمنستان یا همینطور آذری‌ها بگویند آذربایجانی هستیم.

  • برای ایرانی های مهاجر می توان قایل به دسته بندی شد؟

 به نظرم ایرانی های استرالیا به چند دسته تقسیم می شوند.اول ایرانی‌هایی هستند که از قبل به این کشور رفته بودند و هم اکنون تداوم  نسل دوم تا چهارم آنها هستند 2- یک عده  با انقلاب از ایران رفتند 3- یک بخش جوان‌های تحصیلکردهای هستندکه به استرالیا  مهاجرت کردند 4- یک‌ عده هم در قالب پناهندگی به این کشور می آیند.براساس آمار منتشره اداره مهاجرت استرالیا در برنامه مهاجرت از طریق تخصص طی سالهای2008 ـ 2009 ایرانیان جزو 10 ملیت برتراز لحاظ تعداد مهاجر بوده‌اند.

  • فکر میکنید ایرانی ها که آمده اند هر یک چمدان این سفر طولانی را چگونه بسته اند؟

در کل مهاجرت کار ساده ای نیست و مهم این است کسی که مهاجرت می کند چه هدفی دارد. و اینکه آیا می داند برای چه دارد به کشور مورد نظرش میرود.در میان مهاجران، آدم‌های تحصیلکرده برنامه‌ریزی شده می‌آیند؛ این افراد چون در کشور خودشان موفق هستند درمهاجرت هم با برنامه می آیند و در نهایت آینده بهتری دارند.در کل یک آدم متخصص توان خوبی دارد: زبان، سابقه کار، سن مناسب و تحصیلات دانشگاهی دارد پس مسلما این افراد اهل برنامه‌ریزی هم هستند. ولی مهاجرت برای طیف کسانی که به‌خاطر مسائل اقتصادی از کشور می روند مثل داستان شمال رفتن است که یک شبه تصمیم‌ می‌گیریم وهمین موجب می‌شود این افراد بدون برنامه یا هدف بیایند و بعد هم مشکلات عدیده ای مثل افسردگی پیدا می‌کنند.

  • رویکرد خود این کشور در مورد مهاجرت چگونه است؟

استرالیا  کشوری است که نزدیک به 23 میلیون جمعیت دارد و نیاز به نیروی کار و متخصص دارد ورشد جمعیت در این کشور ایده‌آل نیست. سیاست مهاجرپذیری استرالیا چیز جدیدی نیست شاید بیش از صد سال است.  سومین منبع  درآمد استرالیا دانشگاه های این کشور است و تحصیل خارجی ها در استرالیا  بهره مالی زیادی برای استرالیا دارد. رقابت فشرده‌ای بین آمریکا، اروپا و استرالیا برای جذب متخصص هست. یک مهندس 30 ساله را در نظر بگیرید. استرالیا ارزیابی می‌کند برای اینکه این فرد 30 سالش شود چقدر هزینه‌ در کشور محل اقامتش شده که شاید به چندین میلیون دلار برسد. حالا این آدم آماده کار است، مشکل سلامتی ندارد چون از آزمایشات پزشکی سربلند بیرون آمده، زبان انگلیسی می داند چون در امتحانات زبان، نمره موردنظر را گرفته است ، تخصص  مورد نیاز کشور را دارد و زمانی که پا  به  کشور مقصد می گذارد با یک سرمایه‌گذاری کوچک یعنی چیزی شاید حدود   چهارده هزار دلار در سال که آنهم در شرایط اضطرار در دو سال اولیه  ورود به استرالیا ممکن است پرداخت شود ، آن فرد را به منابع  انسانی خود می افزاید. از سویی تنظیم قوانین مهاجرت این کشور به شکلی است که نژادپرستانه نیست، ترجیحی نیست و در کل به ملیت هیچ کشوری ارجحیتی نمی‌دهد.

  • جریان مهاجرت برای یک مهاجر به شکل واقعی چگونه اتفاق می افتد؟

کسی که از جامعه خودش به کشور دیگری می‌آید ممکن است با مشکلات متعددی روبرو شود.  بحث اقتصادی قضیه اولین مرحله است. استرالیا کشور گرانی است، سیدنی یکی از گران‌ترین شهرهای دنیاست یک فرد ایرانی با کوه پول هم بیاید باز مشکل دارد.اولین مشکل بحث کار است چون آنجا شایسته‌سالاری حاکم است و طبیعتا مهاجران تجربه کاری دراسترالیا را ندارند پس کمتر به آنها کار می‌دهند و غالباٌ مجبور هستند که از کارهای غیر مرتبط با رشته خود زندگی جدید خود را آغاز کنند.این یکی از نقاط ضعف استرالیاست که نمی‌تواند از نیروی تحصیلکرده در بدو ورود استفاده کند. البته شاید هم نمی‌خواهد چون به نیروی یدی بیشتر نیاز دارد.مشکل دیگر شرایط آب و هوایی است. بیشترکسانی که می‌آیند شش ماه تا یک سال دچار بیماری‌های مختلف می‌شوند چون از سیستم گرم و خشک به آب و هوای مرطوب آمده اند.حتا فرد با سیستم تغذیه دیگری روبرو می شود. وقتی فرد شروع به وفق پیدا کردن با شرایط محیطی جدید،  مساله ای زمانبر است. اگر کسی با خانواده بیاید مشکلش بیشتر است چون مسایل چند برابر می‌شود، خانواده یک واحد است و تمام مشکلات در بدو ورود روی دوش کسی است که زبان می‌داند. مشکل بعدی بحث زبان است. لهجه انگلیسی استرالیایی متفاوت است و این برای ایرانی‌ها یک مشکل است و زمان می برد که بتوانند از توانایی های زبانی خودشان به نحو احسن استفاده کنند. فرد باید تمام نیازهای روزانه‌اش را برطرف کند.قبض آب و برق، خرید و فروش،نیازهای روزانه.  همینطور ایرانی ها فکر میکنند شش ماهه زبان یاد می‌گیرند در حالیکه یادگیری زبان پروسه چند ساله می‌طلبد. ایرانی ها در مورد زبان انگلیسی مشکل کمال‌گرا بودن هم دارند. ما دوست داریم انگلیسی فاخر و بی‌عیب باشد و حرف نمی‌زنیم تا به این مرحله برسیم درحالیکه باید حرف بزنی، اشتباه کنی تا بتوانی بفهمی ایرادت کجاست وارتباط بگیری.مشکل زبان برای ایرانی‌هایی که بیشتر درکارهای فنی و یدی هستند هم بیشتر است.مساله دیگررانندگی است. گواهینامه گرفتن سخت است ولی مشکل این است که در استرالیا فرمان سمت راست است و به همین خاطر کمتر ایرانی است که آنجا تصادف نکرده باشد.

  • و از شرایط مادی یا سخت افزاری زندگی مهاجر که بگذریم مسایل روحی روانی ایرانی های مهاجر چگونه است؟

در آماری که اداره مهاجرت استرالیا در سال 2011 منتشر کرده 26/6 درصد ایرانیان مهاجر بیشتر اوقات خوشحالند، 53/3 گاهی اوقات خوشحالند و 20/1 اصلا خوشحال نیستند.این در حالیست که در رده بیشترین اوقات خوشحالی مهاجران سریلانکا، اریتره و سومالی ، اتیوپی به ترتیب 60،59.8،48.7 درصد قراردارند. بخشی ازاین مساله به این بر میگردد که سطح توقع ایرانی‌های تحصیلکرده با واقعیت جامعه متفاوت است. یک مهندس در کشور خودش 10 نفر را مدیریت می‌کند. وقتی مهاجرت می کند، نمی‌تواند جایگاه شغلی قبلی که داشته را به دست آورد باید زحمت بکشد وخودش را اثبات کند تا قابلیت‌های مدیریتی‌اش را ثابت کند.به عنوان مثال یک مهندس عمران را تصور کنید نوع ساخت‌وساز خانه در ایران با استرالیا متفاوت است.یا کسی که در رزومه‌اش مدیریت بوده باید از رده‌های پایین‌تر شروع کند. در عموم رشته‌ها به سختی می‌توانند در جایگاه قبلی‌شان تثبیت شوند.بنابراین مهاجر با یک زندگی واقعی روبه‌ رو میشود که باید برنامه‌ریزی کند زمان‌بندی کند و باید حوصله کند. حداقل یک دوره پنج ساله برای تثبیت زندگی در استرالیا زمان میبرد.

  • فکر میکنیدایرانی ها بیشتر با چه انگیزه ای به این کشور مهاجرت می کنند؟

در کل چون در سیستم این کشور فقیر وجود ندارد یا هزینه‌های درمان را می پردازد خیلی‌ها به این خاطر می‌آیند. یا برای فرزندانشان می‌آیند. مجله اکونومیست در آمار اخیر خود در سال 2012 ،  استرالیا را دومین کشورمناسب دنیا برای بچه‌ها عنوان می کند. امکانات دولتی برای خانواده‌ها یا حقوق بیکاری هم از دیگر جاذبه های مهاجرت می تواند باشد. سیستم آموزشی خوبی برای بچه ها وجود دارد و بچه‌ها را متکی به خود بار می‌آورند.

  • آیا ایرانی ها مهاجران خوبی هستند؟

در کل ایرانی‌ها به نوعی مهاجران خوبی نیستند چون موقعی که به کشوری مانند استرالیا می‌آیند زندگی بیرونی آنها خیلی متفاوت از زندگی درونی آنهاست. بچه‌هایی که در خانواده‌ها بزرگ می‌شوند با دو گونه ارزش بار می‌آیند و نهایتاً  گیج می‌شوند. در بیشتر خانه ها  هنوزمرد نقش محوری دارد و زن کار نمی‌کند که البته با ورود ایرانیان تحصیل کرده شرایط بهتر شده است.از سویی نوعی بحث هویت پیش می‌آید، ایرانی‌ها از ایران کمتر خوب می‌گویند هیچ کس نمی‌گوید می‌خواهم زندگی بهتری را تجربه کنم. این ناهمگونی فرهنگی باعث سردرگمی می‌شود.از سویی جمعیت ایرانی امکانات درون گروهی خوبی ندارد در استرالیا مرکزی برای ایرانی‌ها نیست. تعداد کلاس های زبان فارسی در آنجا زیاد  نیست یا  کمتر کار فرهنگی صورت می‌گیرد تا به بچه‌های ایرانی هویت بدهد. یک نمایشگاه فرهنگی، یک گالری عکس برپا نمی شود و ایرانی های ساکن استرالیا در یک خواب فرهنگی هستند. مناسبت‌های ایرانی هم هرچه باشد گرد محور خانواده و گاه به صورت خودجوش  در سطحی وسیعتر است.استرالیا سال چینی را می‌شناسد و برای آن جشن می‌گیرند ولی سال ایرانی فقط درون خانواده‌های ایرانی برگزار می شود. بیش از صد سال از حضور ایرانی در استرالیا می‌گذرد ولی محله‌ای ندارند، کوچه ای ندارند و حتی یک خانه فرهنگ هم ندارند تمام این مسایل در نسل دوم و سوم ایرانی تاثیر می‌گذارد و بچه‌ها از ایران کمتر چیزی می‌دانند و شاید از این فرهنگ غنی فقط قورمه سبزی و حلیم بادمجان را می شناسند

هضم شدن به معنای از دست دادن همه چیز نیست ما چیزهای خوب زیادی داریم ادبیات، عرفان، فرهنگ اینها گنجینه یک ملت هستند و ملیت به جبرجغرافیایی ربطی ندارد. به این معنا نیست که حتما در جغرافیای ایران صرفا ملیت ایرانی دارم می‌توانم در کشور دیگری باشم و ملیت ایرانی داشته باشم.

  • بحث های جدید مهاجرت در دنیا گرد دو جریان می گردد ماندن یا اقامت موقت.قصد بیشترایرانی ها کدام است؟

میتوانم بگویم  اکثریت  ایرانی ها در ته دلشان دوست دارند برگردند، چون دست آخر هر کسی که ایران متولد شده باشد دوست دارد برگردد ولی ممکن است بچه‌ای که آنجا متولد ‌شود دوست نداشته باشد که  برگردد. بعید می‌دانم ایرانی ها برای اقامت دائم بروند درنهایت می خواهند که پاسپورت آنجا را بگیرند و آزادانه به کشورهای دیگر بروند. می خواهند برگردند چون در ایران زندگی ساده‌تر است،آدم‌ها همیشه در دسترس هستند.

  • به عنوان یک وکیل ایرانی مهاجرت در رابطه با شغلت ایرانی‌ها را چطور یافتی؟

این خیلی مهم است که آدم‌ها اطلاعات درست را به دست آورند و برای آن برنامه‌ریزی کنند. ایرانی‌های متقاضی مهاجرت علاقه ای به این کار ندارند، دوست ندارند بابت اطلاعات هزینه کنند و بدین خاطر گاهی دچار اشتباهات جبران ناپذیری می شوند. این مساله بین وکلای استرالیایی هم شناخته شده است.

  • ودر نهایت نفس مهاجرت چه تاثیری در جریان زندگی بشر امروز می گذارد؟

 در نهایت مهاجرت محکوم به موفقیت است چون مهاجربا زندگی واقعی روبرو می شود که تنها خودش باید مشکلاتش را حل کند. مثل مهاجران آریایی‌ که به ایران و هند آمدند- یا مثل محکوم‌هایی که سال 1788 از انگلستان به استرالیا آمدند. یک مهاجروقتی وارد جای جدید می‌شود به قابلیت‌های جدیدی نیاز پیدا می‌کند، همه چیز از نو شروع می‌شود . شروع به شناخت محیطت می‌کنی باید قابلیت‌های خودت را از نو مرور کنی و بشناسی.با این حال مسائل مهاجرت‌ تمام‌شدنی نیست.

  • اگر خوانندگان این مصاحبه بخواهند با شما تماس بگیرند از راهی امکان پذیر است؟

کسانی که علاقه مند به مهاجرت به استرالیا هستند می توانند به وب سایت ما به آدرس www.shada.com.au   کنند.

نامه امید

Omidمن قبل از اینکه یک وکیل مهاجرت در استرالیا باشم ، یک مهاجرم. من هم مثل شما روزی تصمیم گرفتم از ایران مهاجرت کنم. دلیل من برای مهاجرت به استرالیا نه گرانی بود، نه مستاجری، نه ترافیک دیوانه کننده تهران ، نه بیکاری و بیخانمانی . من دلیل مهمتری داشتم که آنرا با شما در میان می گذارم.

هیچکس حق این را ندارد که کشور محل تولد خود را انتخاب کند، ولی این حق را دارد تا کشور محل زندگی اش راانتخاب کند.مهمترین دلیل مهاجرت من، همین بود.

موقعی که تصمیم مهاجرتم را با دوستان و خانواده در میان گذاشتم، همگی سعی داشتند که مرا منصرف کنند. یکی مرا احمق خواند که با داشتن شغل خوب و زندگی راحت می خواهم همه چیز را رها کنم. یکی مرا ماجراجو خواند. دیگری غرب زده خواند و در کل همه آیه “یآس” خواندند.

در کل، کمتر هموطن ایرانی پیدا می شود که شما را ” تشویق ” به انجام کاری کند، بلکه بیشتر همگی نقش بازدارندگی دارند. بعدها جایی خواندم که وقتی تو با کسی در خصوص هدف زندگی ات مشورت می کنی که او خود، توان رسیدن به آن هدف را در خود نمی بیند، سعی می کند که تو را از رسیدن به آن هدف ، با ترفندها و توجیه های در ظاهر بسیار منطقی،دلسرد کند که تو از او بهتر نباشی و جلوه نکنی. الله و اعلم.

به هر حال ماهها و سالها، شبها با فکر مهاجرت می خوابیدم و با خودم کلنجار رفتم که آیا تصمیم درستی است یا خیر، تا اینکه یک روز کتاب “هجرت و تمدن” از دکتر شریعتی به طور اتفاقی به دستم رسید و آنرا خواندم و دیگر عزمم را جزم کردم تا مهاجرت کنم.

تنها نقطه قوت من، سوای تحصیلات و سابقه کار، توانایی من در زبان انگلیسی بود و به همین خاطر، انتخابم محدود به چند کشور انگلیسی زبان بود و پس از بررسی بسیار، استرالیا را برای محل زندگی انتخاب کردم. جالب اینکه نه کسی را دراسترالیا می شناختم و نه هیچ شناختی نسبت به این کشور داشتم. فقط تنها دلیلی که استرالیا را برای مهاجرت انتخاب کردم آب و هوای مطلوب این کشور بود. برای من سرما غم افزاست.

تا به دوستانم گفتم که می خواهم به استرالیا مهاجرت کنم، مسخره ام کردند. گفتند نمی توانی و من گفتم می توانم . هنوز هم اعتقاد دارم که هر کس در تهران بتواند زندگی کند و دوام بیاورد در هر کجای دنیا می تواند زندگی کند.

راننده تاکسی

نمی دانم تا به حال چند راننده تاکسی را در تهران دیده اید که وقتی از روبروی یک پاساژ چند طبقه عبور کرده اند، به شما بهعنوان مسافر رو کرده اند و از روی درد و دل قریب به مضمون چنین چیزی گفته اند: ” زمین این ساختمان را سی سال پیشبه من پیشنهاد دادند تا بیست هزار تومان بخرم، من این پول را داشتم ولی حماقت کردم و نخریدم. و حالا سر پیری از سرناچاری راننده تاکسی شدم“.

من نمی خواستم که حسرت مهاجرت کردن بر دلم بماند و یک روزی در آینده با حسرت به دیگری بگویم ” که من شرایط مهاجرت به استرالیا را داشتم ، ولی مهاجرت نکردم.”

مهمترین نکته ای که برای من در زمینه مهاجرت مهم بود این بود که می خواستم مثل یک انسان متمدن مهاجرت کنم. میخواستم اگر تجربه ام به شکست انجامید، بتوانم به مملکتم برگردم. می خواستم بطور قانونی وارد استرالیا شوم. می خواستم ثابت کنم سوای تمامی مهملاتی که در خصوص ایران و ایرانی در دنیا گفته می شود، از حق تبعیض آمیز نبودن قوانین مهاجرت استرالیا استفاده کنم.

به خودم قوت قلب می دادم و پیش خودم می گفتم: “در نهایت چه می شود اگر چند سالی در استرالیا زندگی کردم و اینجا رامطلوب نیافتم ؟ به ایران بر می گردم و مجدداً زندگی ام را شروع می کنم.” حاضر بودم تا تاوان این تجربه را هم بپردازم .

واقعاٌ چه تاوانی برای تجربه کردن مهاجرتی که منجر به شکست شود می پردازید؟ چند میلیون تومان پول ؟ ضرر مالی ( اگراسمش را ضرر بتوان گذاشت ) را می شود جبران کرد ولی نمی خواستم مثل آن راننده تاکسی شوم. حقیقتاً چه تضمینی هست که من دوباره به این دنیا برگردم و بتوانم به استرالیا مهاجرت کنم ؟

بقول خیام:

ای کاش که جای آرمیدن بودی یا این ره دور را رسیدن بودی

کاش از پی صد هزار سال از دل خاک چون سبزه امید بر دمیدن بودی

چرا استرالیا ؟

من نمید انم چرا استرالیا را برای مهاجرت انتخاب کردید و چگونه گذرتان به ” دفتر مهاجرت و تحصیلی شادا” افتاد و این نوشته مرا می خوانید، به هر دلیلی که باشد، شما به جای درستی آمده اید و در آینده ممکن است یک مهاجر مثل من باشید.

اما نکته مشترکی که در حال حاضر با من دارید این است که ما دغدغه های یکسانی را تجربه کرده ایم . من این دغدغه رفتن یا نرفتن را تجربه کرده، از آن عبور کرده و در نهایت به هدفم که زندگی در استرالیا بود رسیده ام و شما ممکن است همچنان دست به گریبان و دودل باشید که پا برای مهاجرت پیش بگذارید یا خیر .

به نظرم، ایرانی کمتر به تجربیات دیگران اعتنا می کند. اما من می خواهم که تجربه ام را با شما در میان بگذارم.

چیزی که من به شما می گویم این است که اگر موفق شوید به استرالیا بیایید، چند سالی ممکن است زندگی سختی داشته باشید ولی بعد از آن زندگی بسیار مطلوب تری خواهید داشت؛ مهاجرت، محکوم به موفقیت است. پایه گذارن استرالیای کنونی زندانیان و محکومان انگلیسی بودند که به این جزیره چند صد سال پیش تبعید شدند ولی با پشتکار توانستند که اساس محکمی را برای نسل کنونی استرالیا پایه ریزی کنند.

البته من تصمیم نهایی مهاجرت به استرالیا را به شما واگذار می کنم. من کارم این نیست که به کسی بگویم به استرالیا بیاید یا نیاید، بلکه اگر کسی خواست که بیاید، سعی می کنم که شرایطش را براساس قوانین مهاجرت بررسی کنم و به او کمک کنم تا به اینجا مهاجرت کند. هیچ زوجی پیش یک دکتر نمی روند تا از او سئوال کنند تا بچه دار بشوند یا خیر.

من معتقدم اگر شما هم اهل تلاش، مقاوم و صبورید، حتماً دراسترالیا موفق می شوید و اگر دنبال راحت طلبی و زندگی مرفه هستید ، هیچ کجا بهتر از ایران نیست. آنچه را که می نویسم آزموده ام و هیچ نکته ای را خلاف واقع و تجربه شخصی ام بیان نمی کنم.

چرا این مطلب را دارید می خوانید ؟

شاید برایتان عجیب باشد که یک وکیل مهاجرت برای شما قصه پردازی و داستان سرایی می کند، ولی من این مطلب را بی دلیل ننوشته ام.

می خواهم تکلیف این سئوال را با خودتان مشخص کنید که آیا واقعاً تصمیم گرفته اید که به استرالیا مهاجرت کنید یا خیر ؟پاسخ این سئوال شما ربط مستقیمی به من هم دارد، چون من با یک مهاجر واقعی و مصمم سر و کار خواهم داشت نه باکسی که چون صبح با همسرش یا مدیرش دعوایش شده، می خواهد شب از مملکت خارج شود. به شما بر نخورد، من هرروز با ایرانیان زیادی در تماس هستم که جز اتلاف وقت هم خودشان و هم من هیچ کاری بلد نیستند و حتی با این مفهوم ساده که باید برای مشاوره با وکیل هزینه پرداخت کنند مشکل داشته اند.

شما ممکن است که تاکنون دهها ای میل و تلفن به این طرف و آن طرف درخصوص مهاجرت به استرالیا زده باشید و در این وانفسای زندگی که آگهی های رنگ و وارنگ در خصوص مهاجرت به کشورهای دیگر از سر و کول روزنامه ها می بارد درمانده اید که چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغ؟ حتی ممکن است این نوشته مرا هم با تردید بخوانید که آیا این وکیل واقعی است. بهرحال این مهم نیست که من واقعی هستم یا نه ، بلکه مهم این است که آیا شما مهاجر واقعی هستیدیا خیر؟ اگر واقعی هستید، می گردید و پیدا می کنید که آیا من واقعی ام یا خیر. چون معتقدم که آدمی چاره اندیش و چاره سازاست.

آیا شما مهاجر واقعی هستید؟

با توجه به اینکه شرایط زندگی انسانها برای مهاجرت، هر یک منحصر به فرد است و هر کس نسخه ای مخصوص به خودش دارد، ” دفتر خدمات مهاجرتی و تحصیلی شادا” تصمیم گرفته برای کسانی که می خواهند به طور واقعی به استرالیا مهاجرتکنند و می خواهند برای رسیدن به هدفشان زحمت بکشند، توصیه نامه ای را تنظیم کند که این توصیه نامه می تواند به عنوان مشعلی در دالان پرپیچ وخم اطلاعات گیج کننده مهاجرت به آنان کمک کند تا بدانند چه باید بکنند و چه زحمتی باید بکشند تا بتوانند به استرالیا مهاجرت کنند.

تمامی مسائلی که در توصیه نامه آورده خواهد شد موضوعاتی عینی خواهد بود نه ذهنی. یعنی همگی دست یافتنی است وقرار نیست که مثلاٌ دو کیلو بال پشه جمع آوری کنید، بلکه مثلاٌ باید بتوانید امتحان زبان انگلیسی آیلتس فلان نمره را بگیرید و پس از اخذ آن به ما مراجعه کنید ،

ما به شما می گوییم که با توجه به شرایطتان ، چه نمره ای را باید بگیرید و اگر نتوانید نمی توانید به استرالیا مهاجرت کنید.ما به شما می گوییم که مثلاً کدام ایالت در استرالیا نیاز به مهارت شما دارد، ما به شما میگوییم که اگر بخواهید از طریق تحصیلی به استرالیا بیایید، چقدر هزینه میخواهد. و شما در این توصیه نامه پاسخ به تمامی سئوالتتان را مربوط به مهاجرت می گیرید که مثلا هزینه ویزای شما چقدر می شود

چقدر طول می کشد تا ویزا دریافت کنید و هزینه ویزای فرزندانتان و همسرتان چقدر است . اگر دچار بیماری هستید می توانید به استرالیا مهاجرت کنید و قس علیهذا.

توجه داشته باشید که اگر ما در شما شانس نسبی برای مهاجرت ندیده باشیم به شما این پیشنهاد را نمی کنیم که چنین توصیه نامه ای را برایتان تنظیم کنیم. لطفاً در نظر داشته باشید که نامه به زبان انگلیسی خواهد بود، چون اگر شما انگلیسی در حدعالی بلد نباشید، نمی توانید به استرالیا مهاجرت کنید.

و سخن آخر

ما به عنوان یک تیم از وکلای مهاجرت بیش از این کمکی به شما نمی توانم بکنیم . ما هدفمان این است که اگر پشتکار دارید و مصمم هستید که به استرالیا بیایید ، مشعل امیدی را به دست شما دهیم تا برای رسیدن به هدف زندگیاتان در پرتو آن تلاش کنید و به بیراهه نروید .

ما معتقدیم که انسان اگر بخواهد، می تواند که سرنوشتش را تغییر دهد.

امیدوارم که این نوشته، ارزشی انسانی به داشته های پیشین شما افزوده باشد.